عکاسی از عقاب‌های سرسفید در پارک آدیرانداک !

عکاسی از عقاب‌های سرسفید در لانه‌هایشان همیشه یکی از چالش برانگیزترین کارها در دنیای عکاس بوده است. در تابستان اخیر، من این امکان را داشتم که یک جفت عقاب سرسفید را از نزدیک زیر نظر بگیرم، چرا که آنها دو جوجه را در یک دریاچه در پارک آدیرانداک به دنیا آورده بودند و باید مدتی را در همانجا مستقر می‌شدند.

با من همراه باشید تا تجربه‌ی خودم را از عکاسی از عقاب‌های سرسفید در پارک آدیرانداک با شما در میان بگذارم …

در هنگام عکاسی از عقاب‌های سرسفید ، پرسپکتیو را پیدا کنید

ظاهراً عقاب‌ها نیز مانند انسان، منظره‌های ساحلی را از بالای کوه‌های بلند را ترجیح می‌دهند و بر این اساس درخت را برای ساختن لانه‌ی خود انتخاب می‌کنند. از آنجا که لانه‌ی آنها روی یک کاج سفید به ارتقاع حدودا 100 پا ( تقریبا 30.5 متر ) بود، عمدتا می‌شد رفتار آنها را از سطح آب مشاهده کرد، پس من برای این پروژه یک قایق را اجاره کردم تا بتوانم دید بهتری نسبت به عقاب‌ها داشته باشم. یکی از دوستان من یک صندلی بی پایه را برای کف قایق درست کرد تا بتوانم به راحتی بنشینم و از آن استفاده کنم. بیشتر اوقات من از بابت کنترل قایق و دوربینم هیچ مشکلی نداشتم. بزرگترین مشکل، لرزش‌های ناشی از جریان موج‌های آب یا باد بود که من را دائما به سمت ساحل می‌کشید، گرچه هنوز هم فقط اندکی از دید خود را نسبت به لانه‌ی عقاب‌ها از دست می‌دادم. من معمولاً در فاصله 100 متری یا بیشتر از لانه‌ی آنها عکاسی می‌کردم تا بهترین دید ممکن از آنجا و همچنین مسیرهای ورودی و خروجی عقاب‌ها را داشته باشم.

پیشنهاد نویسنده : ۱۰ پروژه‌ی عکاسی در خانه : برای عکاس بودن نیازی به بیرون رفتن ندارید !

تجهیزات دوربین و تنظیمات نوردهی

تجهیزاتی که من برای این پروژه همراه خودم داشتم شامل یک عدد دوربین و یک لنز 800 میلی متری کانن بود که بر روی یک گیمبال Wimberley WH-200 نصب کرده بودم. همچنین یک مونوپاد یا تک پایه‌ی Manfrotto 682B هم داشتم. با این ترکیب، دوربین و لنز تعادل بسیار خوبی داشتند و در چند ساعت عکاسی، من را به هیچ عنوان خسته نمی‌کردند و کنترل لذت بخشی هم داشتند.

عقاب‌های سرسفید برای عکاسی بسیار چالش برانگیز هستند، چرا که خودشان به تنهایی سوژه‌ای با کنتراست بسیار بالا به حساب می‌آیند. بدن آنها قهوه‌ای تیره بوده و سر و دمشان سفید است. برای ثبت یک عکس خوب، باید نوردهی بخش سر را به خوبی کنترل کنید تا صحیح باشد. شاید نیاز باشد EV را 1 استاپ کاهش دهید تا بخش سر و دم نیز به یک تعادل نسبی با سایر بخش‌های بدن برسند. باقی موارد را می‌توان در پس پردازش هم اصلاح کرد، اما یک سر که به درستی نوردهی نشده باشد، کل عکس را خراب خواهد کرد.

ترکیبی از یک بدنه‌ی دوربین با یک لنز پرایم 800 میلی متری و یک تبدیل، امکان دستیابی به فاصله کانونی 1456 میلی متری را برای من به ارمغان آورد. این به من کمک می‌کرد ترکیب بندی دقیق‌تری روی لانه‌ی عقاب‌ها داشته باشم و بتوانم قاب بهتری را ثبت کنم.

برای اینکه مطمئن شوم عکس‌هایی که از عقاب‌ها در حال پریدن از لانه یا در حال پرواز ثبت می‌کنم کاملا شارپ است، از سرعت شاتر 1/1600 ثانیه یا سریع‌تر استفاده می‌کردم. بیشتر اوقات دوربین من روی حالت اولویت دیافراگم بود و من عمق میدان را تنظیم می‌کردم تا تمام عناصر داخل لانه به خوبی ثبت شوند. این لانه بیش از 10 فوت ( حدودا 3 متر ) طول 7 فوت ( حدودا 2.1 متر ) عرض داشت. بنابراین اکثر اوقات دیافراگم لنزم را روی f/8 تنظیم می‌کردم که عمق میدانی برابر با حدودا 13 فوت ( تقریبا 3.9 متر ) را در فاصله‌ی 100 متری با لنز پرایم 800 میلی متری‌ام ایجاد می‌کرد. همچنین تنظیمات ایزو را متناسب با نوردهی سعی می‌کردم کم و زیاد کنم تا کنترل بیشتری روی روشنایی تصویرم داشته باشم.

مادر عقاب‌های سرسفید ساعت‌ها در کنار جوجه‌ها می‌ماند و پدر به شکار ماهی می‌رود تا غذای آنها را تامین کند، این جوجه‌ها هم اکنون 7 هفته سن دارند.

زیستگاه و رفتار عقاب‌های سرسفید

نور روی لانه از اواخر بعد از ظهر تا غروب آفتاب بهترین نور برای عکاسی از عقاب‌های سرسفید بود. این هم در شرایطی بود که مادر و پدر اغلب موفق به شکار ماهی شده و آنها را به جوجه‌ها می‌دادند و این بهترین فرصت برای شکار توسط من بود. عکاسی از حیوانات وحشی به صبر و شکیبایی قابل توجهی نیاز دارد، اما نتیجه‌ی کارتان تنها به یک لحظه بستگی دارد که باید کاملا هوشیار و حواس جمع باشید.

اگر بخواهم تمام چیزهایی که آموختم را در یک جمله خلاصه کنم، این است که عقاب‌ها واقعا غیرقابل پیش بینی هستند. من باید کاملا هوشیار باشم، چرا که آنها می‌توانند بدون هر گونه اخطاری بالای سر من ظاهر شوند یا از هر جهتی پرواز کنند. بعضی روزها فقط می‌توانستم خواب جوجه‌ها را در کنار یکی از والدینشان تماشا کنم. اما بعضی اوقات، آنها در عرض نیم ساعت دو یا سه ماهی شکار می‌کردند و من به راحتی صدها فریم را ثبت می‌کردم. برای اینکه یک عکاس موفق در حیات وحش باشید، هم به برنامه ریزی و هم پشتکار بسیاری نیاز دارید، همراه با تجهیزات خوب و تسلط بر استفاده از تمامی آنها، پس در واقع لازم به ذکر است که برای شروع نیازی نیست صرفا سوژه را پیدا کنید !

من برای اولین بار این دو جوجه را که شبیه به دایناسورهای کوچکی بودند، کشف کردم و در اواسط ماه مه بود که از لانه بیرون آمدند. والدین این عقاب‌ها به جوجه‌های خود اهمیت بسیاری می‌دهند. هنگامی که جوجه‌ها کوچک و آسیب پذیر هستند، یکی از والدین همیشه برای محافظت از آنها در مقابل شکارچیان در لانه یا در نزدیکی لانه می‌ماند. عقاب ماده بیشترین وقت خود را برای نگهبانی از جوجه‌ها سپری می‌کرد، در حالی که عقاب نر بیشتر به دنبال شکار ماهی و به دست آوردن غذا برای خانواده‌اش بود.

توجه به عادات متفاوت مادر و پدر در هنگام تعامل با جوجه‌ها بسیار جالب بود. وقتی مادر ماهی صید می‌کرد، ابتدا آن را تکه تکه کرده و سپس به جوجه‌هایش می‌داد، در حالی که پدر به طور معمول پرواز می‌کرد، ماهی‌ها را رها می‌کرد و آن را برای تغذیه مادر می‌گذاشت تا جوجه‌ها نیز از آن تغذیه کنند. جوجه‌ی تازه متولد شده ابتدا تغذیه می‌شود تا از زنده ماندن حداقل یکی از آنها اطمینان حاصل شود.

با بزرگتر و قوی‌تر شدن جوجه‌ها، والدین شروع به ترک آنها برای مدت طولانی‌تری کردند. جوجه‌ها که حالا دیگر بزرگ شده بودند، بیشتر وقت خود را صرف جستجوی پدر و مادر خود در آسمان می‌کردند و بی نهایت برای دریافت غذا فریاد می‌زدند. وقتی پدر و مادر به لانه برمی‌گشتند و غذایی را برای آنها می‌آوردند، ساکت شده و آرام چرت می‌زدند.

پیشنهاد نویسنده : پیش زمینه در عکاسی را بهتر بشناسید : چگونه تصاویر جذاب‌تری ثبت کنیم ؟

در هنگام آماده شدن برای پرواز، جوجه‌ها به سختی بال‌های خود را می‌پیچند تا ماهیچه‌هایشان را قوی‌تر کنند. در اوایل ماه ژوئیه، آنها شروع به پریدن کردند، هر چند کوتاه و با فاصله‌ی چند شاخه از لانه، و سپس شجاعانه بین 20 تا 30 پا ( 6 تا 9 متر ) را پرواز می‌کردند. در تمرین‌های اول، اغلب سقوط‌های زیادی را تجربه می‌کردند و نمی‌توانستند کامل پرواز کنند. اما وقتی فهمیدند که می‌توانند پرواز کنند، واقعا شگفت زده شدند ! جوجه‌ی مسلط کاملاً ریسک پذیر بود، در حالی که خواهر و برادر کوچکتر به وضوح ترس داشتند.

جوجه های خواهر و برادر 10 هفته‌ای سعی داشتند از شاخه‌ها به یکدیگر بپرند و همینطور فواصل طولانی‌تری را پرواز کنند.

با بزرگتر شدن اندازه‌ی جوجه‌ها، والدین زمان کمتری را در مجاورت لانه می‌گذراندند و فقط برای جمع آوری ماهی برای تغذیه جوجه‌ها باز می‌گشتند. با این حال، به نظر می‌رسید که آنها همیشه در همین نزدیکی باشند، تا اگر یک تهدید ناگهانی از جایی ظاهر شد، مراقب جوجه‌هایشان باشند. یک روز یک شاهین دریای به پرواز در آمد و در بالای لانه کمین کرد، عقاب نر بلافاصله به سمت بالاترین درخت نزدیک لانه پرواز کرد تا از تهاجم او در برابر لانه‌ی خود و جوجه‌هایش محافظت کند. شاهین پرواز کرد، اما پدر عقاب‌های سرسفید حدود یک ساعت در همان مکان نشسته بود و آسمان را نگاه می‌کرد تا مراقب همه چیز باشد. به محض اینکه او به یک شاخه پایین‌تر پرید، یک عقاب سه ساله به سمت لانه حمله‌ور شد. عقاب نر بلافاصله به او حمله کرد و او را فراری داد.

عکاسی از عقاب‌های سرسفید در حال ترک لانه

در اواسط ماه ژوئیه، هنگامی که جوجه‌ها 12 هفته سن داشتند، برای اولین بار لانه را ترک کردند. آنها همچنان در درختان اطراف لانه‌شان می‌پریدند، مرتباً از درختی به درخت دیگر پرواز می‌کردند، با این کار مهارت‌های پرواز خود را توسعه داده و با مشکلات مختلف رو به رو می‌شدند. فقط در عرض دو هفته، آنها می‌توانستند در آسمان پرواز کرده و اوج بگیرند و زیبایی بی نهایت بال‌هایشان را به نمایش بگذارند.

در حالی که آنها در ماه‌های اول زندگی بسیار سریع رشد می‌کنند و مهارت‌های پرواز را به سرعت یاد می‌گیرند، اما عقاب‌های سرسفید پنج سال طول می‌کشد تا به بلوغ برسند و پرهای ویژه و دم سفید خود را به دست آورند. تغییر رنگ سر و دم پرهای آنها به تدریج اتفاق می‌افتد و بعد از سه سال، معمولا ظاهر آنها به طور کامل عوض می‌شود. با حرکت به سمت بلوغ، منقارهای آنها از سیاه و قهوه‌ای تیره به زرد روشن تغییر رنگ داده و رنگ چشم‌هایشان نیز از سیاه و قهوه‌ای به زرد متمایل می‌شود.

پس از رفتن جوجه‌ها از لانه، پویایی و حس و حال خانواده تغییر کرد. در حالی که آنها در مجاورت لانه باقی مانده بودند، خانواده دیگر به طور جدی به بازدید آنها نمی‌آمدند، چرا که این لانه فقط به عنوان محلی برای پرورش جوانان قبل از پرواز استفاده می‌شود. بزرگسالان با بالغ شدن حدود دو ماه به تغذیه جوجه‌ها ادامه دادند. آنها تغذیه را در لانه متوقف کردند و در عوض ماهی را روی زمین به عقاب‌های جوان می‌دادند. والدین عقاب نقش موثری در آموزش ماهیگیری در دوران جوانی جوجه‌هایشان دارند. من بسیار خوش شانس بودم که روند پیشرفت عقاب دختر را به وضوح دیدم، در حالی که در آب غوطه‌ور بود و دائما به زیر آب می‌رفت، و پس از تلاش‌های فراوان، سعی می‌کرد استقامت خودش را به خانواده‌اش نشان دهد.

اما یک دعوای خانوادگی نیز در یکی از همین روزها اتفاق افتاد که دو جوان در خانه نشسته بودند و منتظر غذا بودند. خواهر و برادر هر دو از درختی به سمت دیگری می‌پریدند و منتظر بودند تا پدر از راه برسد. وقتی پدر با ماهی رسید، آن را به عقاب کوچکتر داد و او برای محافظت از غذایش به چند شاخه پایین‌تر در همان درخت کاج پرید. عقاب بزرگتر ابتدا کمی فریاد زد و سپس به دلیل اینکه پدر ماهی را به عقاب جوان‌تر داده بود، به پدر حمله کرد. پدر به چند شاخه بالاتر پرید. جوجه‌ها به دنبال او رفتند، ولی او پرواز کرده و از آنجا دور شد. عقاب بزرگتر سرش را به سمت بالا گرفت و با عصبانیت فریاد بلندی زد. مادر که در درختی در مجاورت آنجا نشسته بود، این منظره را تماشا می‌کرد، اما وارد درگیری نشد.

والدین عقاب را می‌بینید، پدر در سمت راست و مادر در سمت چپ، در حالی که مراقب جوجه‌های خود هستند و در نزدیکی یک درخت در آنجا کمی استراحت می‌کنند.

ممکن است همانطور که من از این اتفاقات شگفت زده شدم، شما هم شگفت زده شوید و متوجه شوید که عقاب‌ها می‌توانند شنا کنند. روزی پدر برای گرفتن ماهی به نزدیکی رودخانه رفته بود و پس از ناکامی به درون آب افتاد. او کاملا خیس شده بود، ولی حدود بیست تا سی ثانیه با بال‌های خود به سمت جلو شنا کرد تا توانست چند متر جلوتر کمی پرواز کرده و بال‌هایش را خشک کند تا بتواند دوباره شکار را از سر بگیرد.

پیشنهاد نویسنده : ۲ مهارت مهم در عکاسی که تمام عکاسان باید آن را بدانند !

در ماه اوت، عقاب‌های جوان را می‌توان در درختانی دورتر از یک مایل از لانه مشاهده کرد که البته معمولاً یکی از والدین نیز در همان نزدیکی است. در اوایل ماه سپتامبر، هر چهار عقاب از منطقه ناپدید شدند. وقتی والدین بعداً در ماه سپتامبر دوباره به سمت لانه برگشتند، جوجه‌ها دیگر در معرض فشار و سختی نبودند. آنها ظاهراً قرار است بروند تا از این به بعد راه خودشان را در جهان پیدا کنند. بنابراین خاطره سازی من با خانواده‌ی عقاب‌های پارک آدیرانداک نیز به پایان رسیده بود.

عقاب‌های سرسفید هر چند که در دهه 1970 با برنامه‌ای ویژه در نیویورک وارد پارک آدیرانداک شدند، اما این روند باز هم ادامه یافت و چند جفت دیگر نیز به آنجا آمدند. دو عقاب بزرگسالی که من تماشا کردم، هر دو به همین طریق به آدیرانداک آمده و من از طریق شماره‌ی ثبتشان توانستم پیشینه‌ی آنها را یاد گرفته و زندگیشان را چند وقتی دنبال کنم. کارمندان اداره حفاظت از محیط زیست ایالتی نیویورک عقاب مادر ( E74 ) را وقتی که جوجه بود و در سال 2001، در نزدیکی تاستن در نیویورک پیدا کرده و به اینجا آورده بودند. کارمندان بخش شیلات و حیات وحش ماساچوست در سال 2002 عقاب پدر ( WK3 ) را در نزدیکی کانوی در ماساچوست پیدا کرده بودند. به نوعی آنها یکدیگر را پیدا کردند و حداقل هشت سال در آدیرانداک در کنار یکدیگر زندگی کردند.

اما یک پیام بسیار غم انگیزی که شنیدم این بود که هنگام فاجعه‌ی طوفان بهاری، باد شاخه‌ی بزرگی که لانه‌ی عقاب‌ها روی آن بنا شده بود را شکسته است. لانه کاملا از بین رفته و به زمین سقوط کرد و جان یک جوجه عقاب را هم گرفت. این اتفاق مانع از شکل گیری یک خانواده‌ی دیگر در پارک آدیرانداک، در آن سال شد. این جفت هنوز هم در اطراف دریاچه ساکن هستند، برای آنها یک لانه‌ی جدید نیز در نظر گرفته شده است، اما هنوز در آن مستقر نشده‌اند.

تجهیزات Arndt برای عکاسی از حیات وحش

  • Canon EOS-1D X Mark I
  • Canon EOS-1D Mark IV
  • Canon EOS 7D Mark II
  • Canon EF 800mm f/5.6L IS USM
  • Canon Extender EF 1.4x III
  • Wimberley WH-200 Gimbal Head
  • Manfrotto 682B Monopod
  • LensCoat lens cover & RainCoat
نویسنده‌ی این مقاله، با مجموعه‌ی عکاسی خود شامل دوربین و لنز که روی گیمبال نصب کرده و آنها را روی یک مونوپاد قرار داده است، روی یک قایق در حال عکاسی از عقاب‌های سرسفید. عکس از مارسیا آرنت.

هوارد آرنت ( Howard Arndt ) عکاس حیات وحش و ساکن شهر امهرست در ایالت ماساچوست است. وی چندین جایزه عکاسی را تا به امروز برنده شده است، از جمله انتخاب بین 100 عکس برگزیده در جشنواره‌ی آدوبان ( Audubon ) 2016. اطلاعات بیشتر در مورد کارهای آرنت را در می‌توانید در وب‌سایت شخصی او، howardarndtphoto.com مشاهده کنید.

پیشنهاد نویسنده : در خانه بمانید : ۲۰ پروژه فوق العاده برای عکاسی در خانه در دوران قرنطینه !

امیدوارم مقاله ” عکاسی از عقاب‌های سرسفید در کوه‌های ادیراندک ! “ برایتان مفید بوده باشد. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید. همچنین اگر پرسشی وجود داشت، آن را در بخش نظرات همین پست مطرح کنید تا پاسخ دهم. موفق باشید !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1
شروع به تایپ کردن برای دیدن پستهایی که دنبال آن هستید.