فضای منفی در عکاسی | تکنیکی کاربردی
تکنیک ها
در این مقاله شما را با فضای منفی در عکاسی و شیوه استفاده و کاربرد آن آشنا خواهم کرد.
احتمالا قبلا مقالاتی را که در مورد ترکیببندی منتشر کرده بودم خواندید. مقالاتی در مورد ترکیببندی مرکزی، قانون یک سوم و از این دست. پس احتمالا تفکرات من در مورد عکاسی و اهمیت هر نوع ترکیببندی را میدانید. امیدوارم از این مقالهها چیزهای خوبی یاد گرفته باشید. در حال حاظر قصد دارم در مورد تکنیک دیگری با شما سخن بگویم. بعضی وقتها میشود بدون در نظر گرفتن جایگاه سوژه به افزایش فضای منفی آن فکر کرد.
فضای منفی در عکاسی چیست؟
در عکاسی، طراحی، مجسمهسازی و یا اساساً در هر ژانری از هنرهای بصری، فضای منفی شاید مهمترین وجه در نمایش سوژه نباشد. اما به نظرم این موضوع مهمی است. در حال حاضر در هر نوع هنر، فضای منفی، کمی متفاوت است. برای مثال مکث کردن میتواند به عنوان فضای منفی در هنر موسیقی دیده شود. اما ما به هنر موسیقی کاری نداریم. ما به عکاسی علاقهمندیم و در این ژانر فضای منفی ، اساساً فضایی است که عنصر اصلی را احاطه کردهاست و خود میتواند فضای مثبت نامیده شود.
در دو عکسی که تا به حال در این مقاله دیدید، فضای منفی خالی بود. فضای منفی در آنها فاقد هرگونه جزئیات یا رنگی است. اما لزوماً نباید اینگونه باشد. در برخی موارد، المانها و افراد حاظر در پسزمینه هم به عنوان فضای منفی عمل میکنند. اما به شیوهای متفاوت. به این صورت که یک داستان یا احساس متفاوت را منتقل میکنند.
اهمیت و تاثیر فضای منفی در عکاسی
فضای منفی میتواند حالت و داستان یک تصویر را به شدت تغییر دهد. در بسیاری از موارد، فضای منفی بیانگر حالت و احساسات است. این ویژگی به عنوان یک عنصر قوی در عکاسی، حس سبکی ایجاد کرده و احساسات مثبت را در عکس تقویت میکند. فضای منفی بر احساسات حاکم در عکس شما تاکید میکند، اینکه عکس شاد است یا غمگین. هم چنین حس تنهایی و ناامیدی را نیز میتواند به عکس اضافه کند.
به طور خلاصه، هر حسی که بخواهید به عکس منتقل کنید و هر پیامی که بخواهید توسط آن بیان کنید یا هر داستانی که میخواهید بگویید، استفاده از فضای منفی بر همه چیز آن تاثیر میگذارد. حتی میتواند بر روی همه این جنبهها تاکید کند. اما دقت کنید که اگر به طور اشتباه استفاده شود، همه چیز را تغییر خواهد داد.
در حال حاضر، به دلیل اینکه فضای منفی اغلب (اما نه همیشه) هیچ گونه جزئیاتی ندارد، ممکن است تصور شود یک عنصر فعال نبوده و دارای معنای مستقلی نیست و یا صرفا به معنای تأکید بر عناصر دیگر است. این موضوع قطعا درست نیست. مانند همهی المانها و عناصر بصری یک عکس، فضای منفی هم “وزن بصری” دارد. به این صورت باید در هنگام تصمیمگیری برای اینکه کدام قسمت در عکس پوچ و خالی باشد، دقت زیادی داشته باشید. علاوه بر این، اضافه کردن یا حذف فضای منفی بر وزن عناصر دیگر در عکس تاثیر میگذارد. چرا که تمامی عناصر کوچکتر یا بزرگتر از حالت عادی دیده خواهند شد.
این یعنی شما می توانید از فضای منفی برای تراز و متعادل کردن ترکیب خود استفاده کنید. از لحاظ فنی، پرتره بالا خیلی خوب نیست و در سمت راست کمی سنگینتر است. اما حل مشکل آن آسان است. میتوانم آن را از سمت چپ کمی کوچک کنم و یا ستون تاریک در سمت راست را بیشتر نمایش دهم. اما باید از این حجم از ادیت اجتناب کنم. بدیهی است که در هنگام ثبت عکس به ترکیببندی خوبی نرسیدم. بنابراین بهترین راه این بود که تفاوت بین عکس اولیه و نهایی را به شما نشان دهم. در اصل، هر دوی آنها ترکیب یکسانی دارند.
اختلاف آنها بسیار کم است. اما عکس دوم از لحاظ فنی بهتر است و فقط یک تنظیم فضای منفی در آن تغییر کرده است. اما چرا از لحاظ فنی؟ به این دلیل که در نهایت مهم این است که تصویر تعادل داشته باشد یا نه. این مهم است که شما از تصویر خوشتان بیاید.
شاید بهتر بود در هنگام ثبت عکس، کمی حرکت کرده و زاویه دوربین را تغییر میدادم. اما حالا مجبور شدم آن را کراپ کنم. فضای منفی در این عکس برای تاکید بر آرامش و شادی عمیق داماد است.
سخن پایانی
فوکوس کردن بر روی سوژه بسیار ساده است، یعنی آنچه که ما به عنوان مهمترین عنصر عکس میبینیم. تمرکز بر احساسات، خنده، اشک و هر چیزی که ممکن است توجه سوژه را به ما جلب کند، آسان است. اغلب، این دقیقاً همان چیزی است که ما باید از آن عکس بگیریم. اما نه همیشه.
فضای منفی ابزاری بسیار قدرتمند و خاص است. در نگاه اول، تعداد افراد و سوژههای ما را کاهش میدهد و آنها را کوچکتر میکند. یعنی به ظاهر، آنها را در فضای خالی غرق میکند. اما نگاه اول کافی نیست.
اگر دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که سوژهی ما با کوچکتر شدن چه طور رشد میکند. اما چرا؟ من یک روانشناس نیستم. با این حال، اگر کاغذ سفیدی را با یک لکه جوهر روی آن به تو بدهم، آیا بلافاصله متوجه موضوع خواهی شد؟ لکه جوهر و بینهایت. این فقط یک لکه جوهر نیست، نقطهای است که با بینهایت سفید احاطه شده. در بینهایت داستانهایی نهفته است.
فضای منفی در عکاسی یک عنصر بسیار قدرتمند است. یا حداقل پتانسیل قدرتمند بودن را دارد. این بسیار شبیه به ترکیببندی مرکزی است. زمانی که سوژهها کوچکتر و کمتر و احساسات بزرگتر و بیشتر میشوند. یادگیری استفاده از فضای منفی در عکاسی قطعاً به شما کمک میکند نه تنها راههای جدیدی برای ترکیببندی عکس خود، بلکه راههای جدیدی برای گفتن داستان سوژه خود نیز پیدا کنید.
با مجله دیدنگار همراه باشید تا پاسخ تمامی سوالاتتان را دریافت کنید
مقاله فضای منفی در عکاسی | تکنیکی کاربردی برای شما مفید بود؟
اگر در زمینه عکاسی فعالیت میکنید، تجربیات خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید
⭐️ مشاهده فروشگاه اینترنتی دوربین و لوازم عکاسی دیدنگار ⭐️
