برای ثبت یک پرتره حرفه ای ، تنها کافی است کمی لنزتان را بچرخانید
- ۲۶ آذر ۱۴۰۱
- 0 دیدگاه
از چرخش لنز تا ثبت یک پرتره حرفه ای
این مقاله نوشتهای است فوقالعاده از عکاس معروف، مارک ادوراد هاریس (Mark Edward Harris). او در این مقاله به شرطهای لازم برای داشتن یک پرتره حرفه ای پرداخته است و این سفر زیبا به داستان پرتره ها را در میان مصاحبت خود با گروهی از بهترین عکاسان صدهی اخیر بدست آورده است. متن پیش رو ترجمهای از مقالهی او با عنوان ” لنز دوربینتان را به اطراف بگردانید ” است.
پرتره محیطی و بزرگان عکاسی
داشتن یک پرتره حرفه ای به چیزی بیش از آشنایی و توانایی در تکنیکهای عکاسی وابستگی دارد. اگر میخواهید از ظاهر سوژههایتان عبور کرده و آنچه را که درون آنها است به تصویر بکشید، باید مخاطب خود را به مرحلهای از آشنایی برسانید که با لنز و دوربین شما ارتباط برقرار کند، آن وقت این پرتره حرفه ای میتواند با مخاطبان عکس نهایی نیز ارتباط برقرار کند.
همان گونه که میگویند ” رعایت تکنیکهای سنتی در عکاسی پرتره ، همچون نحوهی ژست گرفتن ، نورپردازی و انتخاب لنز، میتواند شانس ما را برای به تصویر کشیدن و نمایان کردن اصلیترین المانهای شخصیتی و فیزیکی سوژه، بالا ببرد. “
سری عکسهای پرتره من از برخی از بزرگترین عکاسان صد سال اخیر، شاید برشی کوتاه باشد از جنبههای منحصر بفرد وجودی آنها، که در این مقاله از آنها بعنوان مثال استفاده میکنیم.
در حضور عکاس افسانهای، آلفرد آیزنستات (Alfred Eisenstaedt) در مقابل دوربینم و همین طور ماریان کورنلی (Maryann Kornely) مدیر سابق گالری لایف (LIFE Gallery) که من داوطلبانه حاضر شدم یک رفلکتور بزرگ نقرهای را در دستانم نگاه دارم و از آنها عکاسی کنم. در این میان بود که ناگهان آلفرد میان افکارم دوید و گفت : ” کراوات مرا چک کردهای؟ همیشه به یاد داشته باش قبل از گرفتن عکس یک جنتلمن، کراوات او را چک کنی. ” واقعا تا قبل از لحظهی گرفتن عکس بخاطر داشتم تا کراواتش را چک کنم، اما در آن لحظه به این فکر میکردم که چقدر خوشحالم که میتوانم از محضر چنین استادان بزرگی، بهره ببرم. در ابتدا، گفتگوی ما بیشتر پیرامون این موضوع بود که کدام یک از این عکسهای فوقالعاده را، کدام عکاس گرفته است، و هر یک داشتند عکسهایی که خود گرفته بودند را در میان بهترین عکسهای صد سال اخیر، انتخاب کرده و به من میدادند. همان هنگام بود که در میانههای سوال و جوابهای من با آنها، جلسه تبدیل به یک کارگاه آموزشی فوقالعادهی پرتره حرفه ای شد. تا جایی که مستندات این جلسه در اولین کتاب من با نام ” چهرههای قرن بیستم : استادان عکاسی و عملکرد آنها ” منعکس گردید. در حالیکه معروفترین عکس آلفرد، صحنهی بوسیدن یک پرستار توسط سرباز آمریکایی در جشن پایان جنگ جهانی دوم در میدان تایم نیویورک است.
اما من به پاسداشت عکس زیبای او با نام ” باقی ماندههای هیروشیما “، یک عکس پرتره در همان سبک از او گرفتم. او این عکس را تنها چند ماه پس از افتادن بمب اتم در این شهر گرفته است. عکسی که به نظر من قویترین عکس آلفرد است؛ او در این تصویر، نمایی از مادر و فرزند، که بر روی خرابههای یک شهر ویران نشستهاند را در کنار یک درخت سوخته، که در فریم او خودنمایی میکند، به ثبت رسانده است. این عکس با فوکوس نرمی که در بک گراند تصویر وجود دارد، بی نظیر است. او شاتر را در دقیقا زمانی فشار داده است که موی زن مقابل صورتش قرار گرفته. با دیدن عکس هنوز هم میتوانید، سردی آن باد را پس از گذشت هفتاد سال از ثبت آن، احساس کنید.
آرنولد نیومن (Arnold Newman) بعنوان یکی از بزرگترین استادان عکاسی پرتره حرفه ای و محیطی شناخته میشود. پرتره او از ایگور استراوینسکی (Igor Stravinsky) در پشت پیانواش در سال 1946، یکی از نمونههای کلاسیک و بینظیر تاریخ عکاسی پرتره است.
در هنگام عکاسی پرتره محیطی، من از لنز Nikkor 24-70mm با F2.8 استفاده میکنم. این تنظیمات در رِنجی بین f/4.5 تا f/5.6 ½ انجام میشود تا کمی به بک گراند هم توجه داشته باشیم، اما نه بیش از اندازه که موجب شود توجه و چشم بیننده از سوژهی اصلی منحرف گردد. در این گونه از پرترهها، نقطهی کانونی انتخابی من معمولا چیزی بین 28 میلیمتر تا 45 میلیمتر است. برای افرادی که از دوربینهای دارای سیستم APS-C استفاده میکنند، فاصله کانونی 18 تا 32 میلیمتر نیز، میتواند مطلوب باشد. در مورد اینکه چه میزان از سوژه در داخل فریم قرار بگیرد، میزان 3/4 یا به اصطلاح صنعت سینما، گاو چران (Caw Boy) ( جایی که در صنعت سینما، در کلوز آپها از سطح تفنگ به پایین بازیگر، در فریم نهایی بریده میشود ) نسبت قابل قبولی است. البته یک عکس پرتره حرفه ای در هرمحیطی، شرایط خود را دارد. اما نسبت معمول زمانی است که 3/4 حجم فریم توسط سوژه، اشغال شده باشد. در این نوع عکاسی پرتره حرفه ای ، من سوژه خود را برای یافتن بهترین زاویه مدیریت میکنم ( عقب و جلو رفتن سوژه یا متمایل شدن او به چپ و راست ). این در حالی است که خود من نیز محل قرار گیریام را به گونهای انتخاب میکنم که، المانهایی از محیط که میخواهم در عکسم نمایان باشد، توسط سوژه مسدود نشده باشد. یا اینکه این المانها به ناگهان از پشت سر سوژه، سر درنیاورده و یا در فوکوسی قرار نگرفته باشند که قابل شناسایی نباشند.
در این جلسات عکاسی پرتره حرفه ای ، من با سوژهام به گونهای که دندان پزشک با بیمارش گفتکو میکند، حرف میزنم. یعنی بیان کردن حرفهایی که طرف مقابل متوجه منظور من میشود و نیازی به پاسخگویی کلامی نیست و تنها یک نویز برای تایید از طرف او، برای اینکه بدانم منظور مرا گرفته است، کافی است. وارد گفتگو شدن با سوژه عکس پرتره، باید مختص به زمان قبل و بعد از عکاسی باشد، مگر آنکه شما بخواهید اشکال نامناسب فرم دهان سوژهتان را در هنگام ثبت عکس، به تصویر بکشید. به شما توصیه میکنم پس از گفتگو با سوژه به گونهای عمل کنید که در یک تعامل خصوصی بین سوژه و دوربین، او به لنز شما اجازه دهد که از پنجرهی وجودش، تصویری از روح درونش را ثبت کنید.
نقاط برش معمول در پرتره حرفه ای
گاهی ما بقدری درگیر عملکردها و واکنشهای صورت سوژه میشویم که تصویر و پیام کلی عکس را فراموش میکنیم. در کارگاه آموزش عکاسیام، بیشترین اشتباه تکراری در گرفتن پرتره حرفه ای توسط دانشجویان، زمانی است که گویی آنها، صورت سوژه را در وسط فریم کاشتهاند و فضای مردهی انبوهی در بخش بالایی فریم وجود دارد. معمولا این اشتباه بدین گونه اتفاق میافتد که آنها مرکز فریم را برای آتو فوکوس انتخاب میکنند، نه 1/3 بالایی فریم را. البته که ممکن است در برخی از پرتره های حرفه ای، شما به این قاببندی نیاز داشته باشید، اما این اتفاق معمولا در موارد نادری پیش میآید. یک قانون همیشگی و کاربردی در پرترههای عمودی، قرار دادن سر سوژه در 1/3 بالایی فریم است. در تمامی این پرتره های حرفه ای من نقطهی فوکوس خود را قطعا و همیشه در بخش بالایی فریم تنظیم میکنم.
چه بخواهم یک پرتره حرفه ای به گونهای که چشمها، پنجرهای به روح سوژه باشد، بگیرم و چه یک پرترهی محیطی؛ همیشه به این نکته توجه میکنم که چگونه سوژه را از فریم قطع کنم و چگونه بدن او از فریم خارج شود. به گونه ای که کمترین توجه مخاطب را به خود جلب کند. کش مکش بصری و جلب توجه کردن، میتواند از طریق قطع کردن بدن از مفصلها در یک عکس پرتره حرفه ای بدست آید. این انتخاب آگاهانه در هنگامی که به عمد، قصد ایجاد توجه داشته باشید، منطقی به نظر می آید. هنگامی که یک شخص کاملا سیاه یا کاملا سفید پوشیده باشد، من معمولا در پرترهام، دستهای او را هم در فریم جای میدهم، تا بتوانند تخت بودن یکپارچه تک رنگ سیاه یا سفید را در تصویر از بین ببرند. برای داشتن یک پرتره حرفه ای محیطی، از همان قانون برش و سه چهارم استفاده میکنم و معمولا سوژه را از جایی بین ران و زانو قطع میکنم، و این برش با خطی مستقیم و با توجه به زاویههای تصویر، بدن را از فریم خارج میکند؛ و در نهایت نیز شاید تصمیم بگیرید که کل بدن در فریم شما وجود داشته باشد، مانند پروژه ای که من با آلفرد آیزنستات داشتم. یک عکاس پرتره حرفه ای به تمام گوشه و کنار فریم خود فکر میکند و ذهنی در اصطلاح فول فریم دارد. از سنسور دوربین و یا فریم فیلم دوربینتان به دید تابلوئی نگاه کنید که هیچ جای خالیای نداشته و از تمام محیط آن به گونهای موثر استفاده شده باشد.
چشمها پنجرهای به روح هستند
حالا با پرتره های حرفه ای و دراماتیکی که گاها با نام ” چشمها پنجرهای به روح هستند ” شناخته میشوند، بیشتر آشنا خواهیم شد. لنزهای بلندتر با عمق میدان پایینتر قطعا انتخابی موثر برای این گونه پرتره های حرفه ای از سر و شانه است. به همین علت است که یک لنز 105 میلیمتری بعنوان لنز پرتره در میان تمامی لنزهای 35 میلیمتری دنیا انتخاب میشود. فشردگی آنها موجب عمق میدان وسیعتر شده که با غالب استخوان بندیهای متنوع صورت انسانها، هماهنگی دارد. ضمنا من در برخی از پرترههایم لنز 85 میلیمتری را نیز دارای عمق میدان مناسبی یافتم. همان گونه که گفته شد، بسیاری از عکاسان همچون پلِیتون (Platon) از لنزهایی کمی عریضتر نیز استفاده کردهاند. اگر شما هم به دلایلی قصد استفاده از لنزهای وسیع را داشتید، بدانید امکان بوجود آمدن دِفورمگی در اجزای صورت وجود دارد. به شما توصیه میکنم حواستان در هنگام انتخاب این نوع لنزها برای یک پرتره حرفه ای و عالی کاملا جمع باشد تا نتایج خوبی بدست آورید.
عمق میدان کمتر باعث میشود بیننده تمام فوکوسش بر روی چشمها باشند ( و شاید به همین دلیل است که این نوع عکسها به ” چشمها پنجرهای به روح ” معروف هستند ) و بک گراند هم با یک بوکهی زیبا، مزاحمتی برای مخاطب ایجاد نمیکند. من معمولا با تنظیمات f/4 یا f/4.5 و لنز 105 میلیمتری کار میکنم. اگر سوژه کمی به سمتی متمایل باشد، بر روی چشم جلوئی فوکوس میکنم. نتیجهی این تنظیمات همیشه یک عکس پرتره حرفه ای به من ارائه کرده است. استفاده از عمق میدان کمتر، موجب پرترهای دراماتیکتر میشود و در مواقعی خاص، کاربردهای خودش را دارد؛ اما گاها مسبب سایه انداختن (Over Shadow) بر روی سوژه میشود.
کارگاه جامع عکاسی پرتره
هر آنچه باید در رابطه با عکاسی پرتره بصورت حرفه بیاموزید را در این کارگاه فرا خواهید گرفت. برای اولین بار در ایران شما با حضور در یک کارگاه جامع، 24 سبک از عکاسی پرتره را آموزش خواهید دید. این کارگاه در آتلیه مجهز دیدنگار و با حضور اساتید مجرب برگزار خواهد شد.
نوردهی برای یک پرتره حرفه ای
در بسیاری از پرترههایم همچون آلبرت واتسون (Albert Watson)، گوردن پارکز (Gordon Parks)، نوبوشی آراکی (Nobuyoshi Araki)، دَن وینترز (Dan /winters) و سباستیائو سالگادو (Sebastiao Salgado) من از فضایی بدون سقف و سایه استفاده کردهام. جایی که تابش مستقیم کنار رفته بود و سایهها و نور غیر مستقیم، در حال جایگزین شدن بود. این گونه از نور ملایم و پخش شده، بسیار دلپذیر و دستیافتنی است، زیرا در غالب طول روز تقریبا با این نور مواجه هستیم.
البته در محلی که بصورت طبیعی یا توسط سازهای ساخته شده به دست انسان، مانعی برای تابش آفتاب ایجاد نشده باشد. هِنری کارتیر (Henri Cartier-Breson) به من یادآور شد، ” تنها یک سگ دیوانه یا یک مرد انگلیسی در میانهی روز و زیر تابش مستقیم آفتاب، بیرون میرود. ” و این یک اشارهی بامزه از او در میان گفتگوهایمان بود که الهام گرفته از آهنگ معروفی از (Noel Coward) است. ما در آن لحظه مشغول گفتگو در رابطه با عکاسی و زندگی بودیم. این مثال، ایدهی بدی برای زمانبندی عکاسی پرتره حرفه ای نیست.
زمانیکه شما از فلاش، تنظیم کنندهی نور و هر نوع شکل دهنده و منعکس کنندهی نور دیگری استفاده میکنید، این فرصت به شما داده میشود که یک پرترهی حرفه ای و توانمند دریافت کنید. بهتر است قبل از چیدمان نوردهیتان از خود بپرسید : آیا سوژهی عکاسی من از نوردهی بیشتر برای رسیدن به یک پرتره حرفه ای فلت استقبال میکند تا چین و چروکهای صورتش کمتر به چشم بیاید؟ یا اینکه میخواهد در فضایی واقعیتر، کاراکترش هر آنچه که هست، نمایانتر باشد؟ استفاده از سافت باکس و بیوتی دیش، در فضایی بالاتر از دوربین شما، بهمراه یک رفلکتور سفید که خارج از فریم و دقیقا زیر سوژه کارگذاری شده باشد، معمولیترین و اولین ایده در غالب عکاسیهای پرتره است. البته نوردهی به سوژه با یک سافت باکس که با زاویه به سوژه بتابد، یا نوردهی مستقیمتر، یکی از روشهای بدست آوردن یک پرتره حرفه ای و دراماتیک است. اما روش درست کدام است؟ روشی که بهترین عملکرد را برای به تصویر کشیدن داستان یا بیان ماهیت فردی که در مقابل لنز دوربینتان قرار گرفته است، داشته باشد.
به شما توصیه میکنیم، حتما مقاله ما با نام روایتگری در عکاسی پرتره را مطالعه کنید. در این مقاله با دنیای شگفت انگیز روایتگری در عکاسی پرتره آشنا میشوید و بهتر درک خواهید کرد که، هر فردی در مقابل دوربین شما دارای داستانی منحصر بفرد است.
اگر سوژه شما بازیگرانی بودند که به دنبال یک کار تجاری هستند، نوردهی تخت و یک لبخند، چیزی است که انتخاب کنندگان بازیگران به دنبالش هستند، اما برای داشتن یک پرتره حرفه ای تئاتری، نور ملایم و دراماتیک، تاثیر بهتری دارد.
همچون آثار انگشت، انسانها دارای چهرهی منحصر بفرد و اختصاصی خود هستند. اگر ما بتوانیم با یک نوردهی و کامپوزیشن مناسب، آن را به تصویر کشیده و ثبت کنیم و در عین حال کمی هم از داستان ذهنیِ پشت چشمان سوژهمان بگوییم، آن وقت است که میتوانیم بگوییم به هدف عکاسیمان رسیدهایم و یک پرتره حرفه ای به ثبت رساندهایم.
تمام بزرگان عکاسیای که افتخار آن را داشتم، آنها در مقابل لنز دوربین من بنشینند و بایستند، حداقل یک نقطهی مشترک داشتهاند : آنها یک درک عمیق و شفاف از خلق یک پرتره حرفه ای را داشتند که در طول زمان، ارزش خود را به اثبات رسانده است.
امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید. همچنین در انتها از شما دعوت میکنیم تا در صورتی که علاقهمند به عکاسی پرتره هستید و نگران خریداری تجهیزات گران قیمت آن میباشید، سری به گروه مقالات ما با عنوان ترفندهای ساخت تجهیزات عکاسی ارزان قیمت بزنید. بسیاری از تجهیزات نوردهی که در این مقاله به آن اشاره داشتیم، با قیمتی بسیار کم و در خانه، قابل ساخت هستند.
.
با مجله دیدنگار همراه باشید تا پاسخ تمامی سوالاتتان را دریافت کنید
مقاله برای ثبت یک پرتره حرفه ای ، تنها کافی است کمی لنزتان را بچرخانید برای شما مفید بود؟
اگر در زمینه عکاسی فعالیت میکنید، تجربیات خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید
⭐️ مشاهده فروشگاه اینترنتی دوربین و لوازم عکاسی دیدنگار ⭐️